خراسان غربی

تارنمایی پیرامون مهمترین مسائل خراسان غربی به مرکزیت کهن شهر سبزوار

خراسان غربی

تارنمایی پیرامون مهمترین مسائل خراسان غربی به مرکزیت کهن شهر سبزوار

خراسان غربی
دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

۳ مطلب در آذر ۱۴۰۱ ثبت شده است

۳۰
آذر

 دانشگاه حکیم سبزواری که بیش از سه دهه قبل با همت مردان خوش فکر و دلسوز سبزوار پایه گذاری شد و امروز بعد از فردوسی مشهد به بزرگترین دانشگاه معتبر ملی در شمال شرق کشور تبدیل شده است، این روزها ظاهرا از ناحیه خطری بزرگ تهدید می شود.
 
با نگاهی به اخباری که طی چند ماه اخیر از دانشگاه حکیم در رسانه ها منتشر شده، می بینیم که عمده فعالیت های تیم مدیریت دانشگاه که اغلب غیربومی و خاصه از شهرستان همجوار سبزوار هستند صرفاً به گذران امور روزمره دانشگاهی محدود شده و هیچ اثری از پروژه های بزرگ توسعه ای در زمینه عمرانی یا توسعه رشته های تحصیلی در مقاطع کارشناسی تا دکترا و یا دستاوردهای علمی و بودجه ای که جایگاه این قطب دانشگاهی غرب خراسان را در کشور ارتقاء دهد، نمی بینیم.
 
حتی شنیده شده برخی مسوولان شهری برای انجام پروژه هایشان، چشم طمع به زمین های دانشگاه حکیم دوخته اند، غافل از اینکه اولین کسانی که این مساحت را در نظر گرفته اند، به فکر افق توسعه دانشگاه در آینده نیز بوده اند اما اکنون انگار نه برای مسوولان دانشگاه و نه برای مسوولان فعلی شهرستان این چیزها اهمیتی ندارد.
 
در اینجا بد نیست نگاهی عبرت آمیز به سرنوشت تلخ دانشگاه فناوریهای نوین بیاندازیم که در سالهای اخیر به تعطیلی کشیده شد و در قالب پردیس وابسته به دانشگاه حکیم درآمد، و یا حتی در حوزه صنعتی از عاقبت کارخانه لبنیات گلدشت بیهق عبرت بگیریم که محصولات آن علاوه بر سبزوار و شهرهای همجوار به استان های دیگر هم صادر می شد، اما ناگهان با تغییر تیم مدیرت و ورود یک فرد غیر بومی در راس آن متاسفانه بی دلیل به اعلام ورشکستگی و در نهایت به تعطیلی کشیده شد و جالب آنکه شهر همجوار سبزوار دقیقا بعد از آن تاریخ کارخانجات لبنی خود را گسترش داد و امروز تولید شیر در سبزوار نصف و در آن شهر به دو برابر رسیده است.
 
در این مطلب قصد کوبیدن هیچ شخص یا جریان سیاسی نیست بلکه هدف وارد آوردن تلنگری است به کسانی که این روزها مسئولیتی به گردنشان است تا مبادا با سپرده شدن امور به دست مدیران غیربومی یا حتی برخی مدیران بومی که تعهدی به پیشرفت سبزوار ندارند، منجر به تعطیلی یا کند شدن یا حتی انحراف حرکت این شهر پر استعداد اما مظلوم و محروم از مسیر و جایگاهی که شایسته آن است، نشوند.
 
راستی امروز به ساخت و توسعه دانشگاه حکیم سبزواری که از سی سال قبل پایه گذاری شد، می بالیم، سی سال بعد به کدام دست آورد این روزهای دانشگاه افتخار خواهیم کرد؟

 

 

 

 

۳۰
آذر

نزدیک به بیست سال از افتتاح فرودگاه سبزوار می گذرد و همیشه جایگاه عملکردی این فرودگاه از تعداد پرواز و جابه جایی بار و مسافر بر اساس آمارها در میانه های جدول 52 فرودگاه کشور و بهتر از برخی شهرهای مراکز استان بوده است. اما برای اولین بار در آبان 1401 تعداد پروازهای فرودگاه سبزوار با 12 سورتی پرواز در کل یک ماه، به قعر این جدول سقوط کرد و اکنون حتی درشهرهای بسیار کوچکتری نظیر پارس آباد مغان، آغاجاری، طبس، مراغه و ... پروازهای بیشتری از سبزوار به عنوان یکی از مراکز جمعیتی بزرگ و مهم شمال شرق ایران انجام شده است.


این موقعیت تقریبا فرقی با تعطیلی کامل یک فرودگاه ندارد و از این بابت باید به کلیه مدیران شهرستان اعم از فرماندار، نمایندگان، رئیس فرودگاه و البته به استاندار و مدیرکل فرودگاه های خراسان رضوی تبریک گفت که کل استان بزرگ و پهناور خراسان رضوی را در یک فرودگاه مشهد خلاصه کرده و توان بهره برداری بهینه از تنها فرودگاه موجود در غرب استان و توزیع عادلانه امکانات حمل و نقل هوایی برای مردم نیمه غربی خراسان را ندارند. 


نکته تاسف آورتر اینجاست که طبق همین آمارها معلوم می شود استقبال مردم از همین تعداد اندک پروازهای فرودگاه سبزوار خیلی بیشتر از بسیاری دیگر از فرودگاه های کشور بوده و این نشان دهنده ظرفیت و پتانسیلی در منطقه سبزوار بزرگ است که همواره در مدیریت تمرکزگرایانه و ناعادلانه ای که بر استان خراسان رضوی حاکم بوده، نادیده گرفته شده است. گویی در نقشه استانداری و شرکت فرودگاه های خراسان رضوی، کلا نام سبزوار درج نشده است!


به فرماندار و نمایندگان محترم شهرستان و رئیس فرودگاه سبزوار پیشنهاد می شود اگر خودشان برای بهره برداری بهینه از ظرفیت های موجود در سبزوار از جمله تنها فرودگاه غرب خراسان هیچ توان و تدبیر مناسبی ندارند، حداقل نقشه جغرافیایی درست و دقیقی از خراسان رضوی را تهیه کرده و برای مدیران تنگ نظر و به شدت تمرکزگرای مشهدی بفرستند تا بدانند خراسان رضوی فقط مشهد نیست و آن آقایان پشت میز نشین در قبال مردم غرب استان هم وظیفه و مسئولیتی دارند.


برای اینکه بدانیم ظرفیت های واقعی سبزوار و فرودگاه سبزوار از لحاظ مسافر و حمل بار تا چه حد بالاست به جدول مقایسه ای زیر با همه درصدها و تناسبات موجود بین تعداد پرواز، تعداد مسافر و میزان بار نگاهی بیندازید تا مشخص شود که با وجود این تعداد کم پروازها ، باز هم فرودگاه سبزوار از بسیاری از فرودگاه های پر پروازتر کشور عملکرد بهتری داشته و دارد.


 

 

 

 

 

 

۱۷
آذر

 این روزها شاهد بروز جنجال عجیبی در رسانه های محلی شهرستان نیشابور بر سر درج اسم سبزوار در نقشه هواشناسی اخبار شبکه های سیما هستیم.
 
تنها با یک نگاه ساده به نقشه می توان فهمید دلیل درج نام سبزوار فاصله زیاد با مشهد و تفاوت قابل توجه آب و هوایی بین شرق و غرب استان است، حال آنکه نیشابور در فاصله نزدیک به مشهد از اقلیمی مشابه با آن برخوردار است و از طرفی قرار نیست در نقشه هواشناسی کشور اسم همه بیش از هزار شهر ایران درج شود و گزارشگر بخش خبر هم متعاقبا فرصت آن را ندارد که نام همه شهرها را در آن مدت کوتاه، ذکر کند؛ بنابراین بدیهی است که باید نام شهرهایی درج شود که وضعیت آب و هوایی یک منطقه و اقلیم متمایز را نمایندگی میکنند. مثلا آب و هوای سبزوار، بردسکن، داورزن، ششتمد و تا حدی جوین، جغتای و خوشاب درغرب خراسان در اکثر ایام سال با یکدیگر مشابه است و ایستگاه سبزوار به عنوان قدیمی ترین ایستگاه منطقه تقریبا میتواند وضعیت جوی همه این مناطق را نمایندگی کند.
 
اما واقعا بروز اینگونه حساسیت ها و تنگ نظری ها در مردمان یک شهر نسبت به شهر همسایه نشان دهنده چیست؟ آیا چنین حسادت ها و تنگ نظری هایی در میان مردم شهری که روزگاری حکیم عمر خیام را با اندیشه و دستاوردهایی جهانی به دنیا تقدیم کرده است، نشان دهنده یک سقوط آزاد فرهنگی نیست؟
 
مگر مردم نیشابور و سبزوار دارای تاریخ و فرهنگ و مذهبی مشابه نیستند؟ مگر نیشابور در شاخص هایی نظیر برخورداری از سرمایه گذاری های بزرگ دولتی در بخش های صنعت و احداث راه آهن و برخورداری از ادارات دولتی فعالی نظیر گمرک و ...جلوتر از سبزوار نیست؟ آیا هرگز سبزواری ها به این شکل تنگ نظرانه به پیشرفت ها و امکانات و برخورداری های نیشابور واکنش نشان داده اند؟
 
اگر بنا به این شکل از حساسیت ها و رقابت جویی های تنگ نظرانه باشد، مردم و رسانه های سبزوار هم می توانند از همین امروز کنکاشی در میزان سرمایه گذاری های دولتی و یا حتی نهادهای خاصی نظیر آستان قدس رضوی یا بنیاد مستضعفان و ...، در صنعت نیشابور داشته باشند و با به راه انداختن جو منفی علیه این تبعیض ها، مانع سرمایه گذاری های بیشتر در نیشابور شوند. اما آیا این رفتار درستی است؟
 
آیا بزرگان و عقلایی در شهر خوش سابقه نیشابور نیستند که از سر خیرخواهی به کانون های تعصب و نفرت پراکنی در این شهر تلنگری وارد آورند که این ره به ترکستان است و ثمره ای جز تخریب نام و ذهنیت های مثبت قبلی درباره نیشابور و نیشابوریان ندارد؟

 

سبزوار و نیشابور