نویسندگان: یعقوب تابش و فاطمه احمدوند
سبزوار در اواخر دوره قاجاریه به تدریج به شهری تجاری تبدیل میشد. این شهر افزون بر اینکه از نظر تجارت خارجی مستقل و بدون واسطه عمل میکرد، مازاد تولید شهرهای دیگر را جذب و به خارج صادر میکرد.
پنبه یکی از کالاهای اساسی ایران برای صادرات در اواخر عهد قاجار بود. از این رو یکی ازکالاهایی که کشت آن در دشت سبزوار رواج یافته و در نقاط مختلف بهطور گسترده کشت میشد، پنبه بود. کرزن مینویسد « اخیرا کار تجارت در آنجا رونق فراوان یافته؛ زیرا مرکز عمده کشت پنبه شده بود.»
تجارت پنبه در سبزوار به اندازهای بود که در سیاحتنامه خیالی ابراهیم بیک هم به آن اشاره است. سیاح محلاتی سبزوار را محل تجارت و عبور و مرور «قوافل به سمت ترکستان و عشقآباد و راهآهن ترکستان روسیه» میداند.
تجارت خارجی سبزوار منحصر به پنبه نبود، بلکه صادرات «پشم، ابریشم، میوههای خشک که از فرآوردههای باغی ناحیه سبزوار و نواحی پیرامون به دست میآمد و واردات اجناسی همچون قند و چیت از اقلام تجاری خارجی به شمار میرفتند.
در سال ۱۸۹۸م، سال دوم سلطنت مظفرالدین شاه، نزدیک به سی ارمنی تبعه روس که هر یک نماینده شرکتی در روسیه بودند در سبزوار مشغول فعالیت بودند. میزان مبادله تجاری سبزوار از این طریق پانصدهزار تومان، معادل صد هزار پوند، در سال بود درآمدی که دولت از این ناحیه بهطور سالانه انتظار داشت، عبارت بود از ۳۳۰۰۰تومان نقدی و ۴۰۰۰خروار غله.
نواحی پیرامون و شهرهای همسایه، سبزوار را محل مناسبی برای فروش پنبه و اقلام تجاری دیگر میدانستند. بهعنوان مثال در سال ۱۸۷۷م یکی از بزرگان نیشابور برای وصول وجه پنبه خود به سبزوار آمده بود.
منبع: دنیای اقتصاد