شب شعر نکوداشت مقام ادبی حاج ملاهادی سبزواری به مناسبت 8 اسفند روز حکیم سبزواری با عنوان بر آستان اسرار برگزار شد.
این برنامه بعد از ظهر دوشنبه 7 اسفند ساعت 16تا 18 در محل مقبره این فیلسوف برجسته و شهیر ایرانی با حضور شعرای سبزوار دایر شد.
حکیم حاج ملاّهادی سبزواری متخلص به «اسرار» درخشان ترین چهره فلسفی ایران در قرن سیزدهم هجری و از نامدارترین مشاهیر خراسان غربی و دیار سربداران است. حکیم سبزواری همچنین یکی از بزرگترین شارحان حکمت متعالیه و فیلسوفی بزرگ است که بیشک آثار وی در فهم حکمت صدرایی و همچنین در نوشته های فیلسوفان بعد از او تاثیر بسزایی داشته است. زادگاه حاج ملاهادی و نیز محل درگذشت و آرامگاه او شهر سبزوار است و 8 اسفند در تقویم ایران به عنوان روز بزرگداشت حکیم سبزواری نامگذاری شده است..
آرامگاه امام زاده شعیب (ع) شهر سبزوار یکی از زیارتگاه های معنوی و زیبای دیار سربداران است که همه ساله مورد بازدید و زیارت شمار زیادی از مسافران و گردشگران خراسان غربی قرار می گیرد.
به احتمال قوی وی شعیب بن موسی بن یحیی بن أحمد بن موسی الثانی بن عبدالله بن موسی الجون بن عبدالله المحض بن الحسن المثنی بن الامام الحسن (علیه السلام) باشد که با نُه واسطه به امام حسن مجتبی (علیه السلام) سلسله نسب می رساند. تاریخ وفات و محل دفن او در منابع موجود ذکر نشده؛ اما احتمال دارد که وی در ثلث آخر قرن چهارم وفات کرده باشد. (مناهل الضرب: 240)
آستان امامزاده شعیب (علیه السلام) در شهرستان سبزوار، بخش مرکزی، ناحیه جنوب شهر سبزوار، ضلع جنوبی خیابان رضوی واقع شده است و دارای بنای باشکوهی است که محوطه آن نسبت به خیابان مرتفع تر است. پیشتر، در این محل که بیرون حصار و باروى شهر واقع بوده، گورستان عمومى سبزوار قرار داشته است. بناى امامزاده داراى چهار ایوان کاشىکارى در چهار طرف است. ضریح امامزاده در وسط حرم قرار دارد و از نقره با ستون های مطلا ساخته شده است. بر بالای بقعه نیز گنبدی زیبا و باشکوه کاشیکاری شده با کتیبه قرآنی ساخته اند. علاوه بر این دارای دو مناره است که تا ارتفاع 5 متری به صورت مربع است و بعد از آن به شکل هشت ضلعی و در آخر به استوانه ای تبدیل شده است اصل بنای بقعه امامزاده احتمالاً از دوره صفوی است.
سردرِ جنوبى حرم امامزاده با کاشى، نرهکارى شده است و در بالاى سردر با خط نستعلیق، عباراتى نوشته شده است. کف حرم، سیمانى و به سبک سنگ نما ساخته شده است. بلندى حرم در حدود ده متر است و چهار نورگیر روشنایى آن را تأمین مىکنند. بخش وسیعى از دیوارهٔ حرم و ایوان، آیینهکارى شده است. ضریح امامزاده در وسط حرم قرار دارد و از نقره با ستونهاى مطلا ساخته شده است. بر بالاى حرم نیز گنبدى کاشىکارى شده با کتیبهٔ قرآنى ساختهاند. علاوه بر این، بناى امامزاده داراى دو مناره است که تا ارتفاع ۵ مترى به صورت مربع است و بعد از آن، به شکل هشت ضلعى و در آخر، به استوانهاى تبدیل شده است. مأذنه در انتهاى قسمت استوانهاى شکل مناره قرار دارد. اصل بناى امامزاده احتمالاً از دورهٔ صفوى بر جاى مانده است و در قرن اخیر بازسازى و تزئین و تعمیر شده است.
استان خراسان رضوی ـ شهرستان سبزوار ـ بخش مرکزی ـ شهر سبزوار، ضلع جنوبی خیابان رضوی.
استاد حمید سبزواری پدر شعر انقلاب یکی از پر آوازه ترین مشاهیر شهرستان سبزوار ، دیار سربداران و منطقه خراسان غربی است که هر سال خصوصا در ایام دهه فجر بیش از هر زمان دیگری نام و آثار او بر سر زبان ها می افتد.
حمید سبزواری سراینده ده ها سرود انقلابی و حماسی در زمان انقلاب سال 57 و نیز در ایام دفاع مقدس است که بسیاری از آن سرودها به شهرت رسیده اند. اما «خمینی ای امام»، «بانگ آزادی»، «برخیزید ای شهیدان راه خدا» و ... از معروف ترین سروده های انقلابی اوست.
اینک به مناسبت نزدیک شدن به ایام دهه فجر نگاهی به زندگی نامه این شاعر نامدار سبزواری پدر شعر انقلاب می پردازد:
حمید سبزواری
حسین آقا ممتحنی مشهور به حمید سبزواری (زادهٔ ۱۳۰۴ در سبزوار – درگذشتهٔ ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ در تهران) شاعر ایرانی بود و با عنوان «شاعر انقلاب» معرفی میشد.
زندگینامه
حمید سبزواری، در ۱۳۰۴ در سبزوار زاده شد. پدرش، «عبدالوهاب»، پیشهور سادهای بود که قریحهٔ شعری داشت. جدش، ملا محمدصادق ممتحنی، شاعری بود که «مجرم» تخلص میکرد و آثارش در سفری به مشهد و در حملهٔ راهزنان به یغما رفت. وی در ۱۳۳۱ ازدواج کرد و یک سال بعد از ازدواج، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ برای حمید گرفتاریهایی به وجود آورد و او تحت تعقیب قرار گرفت. سبزواری مدتی متواری بود و مدت زمانی را در اسفراین مخفی شد.
وی در ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ در سن ۹۱ سالگی درگذشت.
نوجوانی
سبزواری، قبل از مدرسه، قرآن را در خانه و نزد مادرش آموختهبود. او بعداً به مدرسهٔ شیخ حسن داورزنی رفت. وی در دوره نوجوانی در سبزوار زندگی میکرد. در سبزوار کتابفروشی ای به نام خسروی شعرهای حمید را چاپ کرد و فروخت. حمید میخواست این کار را در تهران نیز انجام بدهد لیکن در آن زمان موفق به این کار نشد.
استادان و مربیان
پدر و مادر حمید اولین استادان وی بودند. او جامع المقدمات را نزد میرزا حبیب جوینی خواندهبود. حاج آقا محمدعلی محمدی نیز از دیگر استادان وی بود.
فعالیتها
نوجوانی وجوانی سبزواری در دوران حکومت رضاشاه پهلوی گذشت و تحولات این دوره بر روحیه وی تأثیر گذاشتند. چهاردهساله بود که سرودن شعر را آغاز کرد. در آن سنین از روی کنجکاوی به احزاب و گروههای سیاسی مختلف سر میزد تا با آرا و نظرات آنها آشنا شود.
حمید سبزواری پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ متواری و مخفی شد. بعداً خود را به شهربانی سبزوار معرفی کرد و چهار سال در وضعیت بلاتکلیفی و تعلیق طی کرد تا سرانجام تبرئه شد.
مهمترین فعالیت سبزواری، شاعری است. شعر او را شناسنامهٔ زمانمند انقلاب نامیدهاند زیرا کمتر حادثه یا رویدادی بعد از انقلاب روی داده است که انعکاس آن در شعر او نیامده باشد.
حمید بعد از انقلاب، ضمن کار در بانک تجارت، برای انقلاب اسلامی شعر و شعار میساخت که در راهپیماییها و نماز جمعه خوانده میشد. یکی از این شعرها «آمریکا، آمریکا، مرگ به نیرنگ تو» بود.
کمی بعد خود را بازنشسته کرد تا تمام توان خود را برای فعالیتهای فرهنگی هنری صرف کند و به صدا و سیما رفت و از آن زمان در شورای شعر مشغول به کار شد.
مشاغل
سبزواری ابتدا به شغل معلمی مشغول بود. بعد از حوادث مرداد ۱۳۳۲ از وزارت آموزش و پرورش اخراج شد. وی مدتی در شرکتی که سنگ معدن استخراج میکرد در اطراف سبزوار و شاهرود کار کرد و مدتی را نیز با اجاره حمام در سبزوار گذراند. بعدها در بانک بازرگانی (بانک تجارت پس از انقلاب) مشغول به کار شد. حمید پس از آغاز انقلاب با استعفا دادن از بانک، تمام توان خود را صرف پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران و فعالیتهای فرهنگی هنری کرد.
جوایز
نشان درجه یک فرهنگ و هنر (۱۳۷۱)
چهره ماندگار دوره سوم (۱۳۸۲)
نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر (۱۳۹۳)
درگذشت[ویرایش]
حمید سبزواری، بامداد ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ در سن ۹۱ سالگی به دلیل کهولت سن و وخامت بیماری در تهران درگذشت.
آثار
سرود درد
سرود سپیده
سرودی دیگر
تو عاشقانه سفر کن
بانگ جرس"
" به ننگ آمده دشمن"
وفات و آرامگاه:
حمید سبزواری در خرداد 95 در سن 91 سالگی درگذشت و پیکر او طی تشییع جنازه ای پر جمعیت و با شکوه در یکی از پارک های شهر زادگاهش سبزوار (پارک جانبازان) خاک سپاری شد.
آزمایشگاه مرکزی دانشگاه حکیم سبزواری در سال 1393 با هدف ارایه هدفمند خدمات آزمایشگاهی در رشتههای مختلف علوم و مهندسی به اساتید، دانشجویان و پژوهشگران مستعد و علاقهمند تأسیس شد. این مرکز جهت متمرکز ساختن مجموعه تجهیزات آزمایشگاهی دانشگاه به منظور ارایه بهتر خدمات فعالیت خود را شروع کرد و به تجهیزات مدرن تحقیقاتی در گروههای آموزشی، تحقیقاتی، مهندسی و علوم پایه نیز مجهز است.
با ساخت این مجموعه آزمایشگاهی، مشکلات دانشجویان این دانشگاه در زمینه پژوهشهای مختلف حل شد. یکی از مزیتهای این آزمایشگاه نظارت و استفاده از تجهیزات برای محققان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی است.
با راهاندازی این آزمایشگاه زمینه ارتباط موثر با سایر دانشگاهها در سطح شهرستان و استان فراهم شده، که ایجاد این مجموعه بزرگ و مجهز در غرب خراسان رضوی زمینه خوبی برای گسترش فعالیتهای پژوهشی است.
دانشگاه حکیم سبزواری جزء معدود دانشگاههای شرق کشور است که مجهز به آزمایشگاه مرکزی است، و خوشبختانه با نگاه خوبی که از دو سال گذشته از سوی ریاست دانشگاه، به بحث آموزش و پژوهش در دانشگاه شده است امید دارد بتواند، به تجهیزات مدرن تحقیقاتی در گروههای آموزشی، تحقیقاتی، مهندسی و علوم پایه مجهز شود.
گفتنی است؛ این آزمایشگاه علاوه بر همکار شبکه آزمایشگاههای علمی ایران شاعا تفاهمنامههایی نیز با مراکز ذیل امضاء کرده است.
- قرارداد همکاری وزارت علوم و مؤسسه تبادلات آکادمیک آلمان؛
- یادداشت تفاهم همکاری دانشگاه حکیم سبزواری و دانشگاه غالب هرات؛
- تفاهمنامه همکاری دانشگاه حکیم سبزواری و دانشکده فنی امام خمینی (ره)؛
- تفاهمنامه همکاری بین دانشگاه حکیم سبزواری و دانشگاه لیون فرانسه؛
- تفاهمنامه همکاری پارک علم و فناوری خراسان رضوی و دانشگاه؛
- امضای تفاهمنامه همکاری بین دانشگاه حکیم سبزواری و پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC)؛
* * *
گفتنی است، دانشگاه حکیم سبزوای که به عنوان بزرگترین دانشگاه معتبر ملی در منطقه خراسان غربی و دومین دانشگاه بزرگ شمال شرق ایران محسوب می شود، علاوه بر ساختمان های بزرگ و عظیم علمی و آموزشی، دارای محوطه فضای سبز وسیع و چشم نوازی است که خصوصا در شب ها با نورپردازی های زیبا، بر جذابیت آن افزوده می شود.
این دانشگاه با بیش از 10 هزار دانشجو در شمال شهر سبزوار مرکز منطقه خراسان غربی واقع شده است.
شهید برغمدی مسئول تدارکات گردان مالک اشتر لشگر ۲۷ حضرت رسول الله (ص) بود و در دوم بهمن ماه سال ۱۳۶۶ و در عملیات بیت المقدس ۲ و در محور ماووت به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
مسئول تدارکات گردان مالک اشتر لشکر 27 حضرت رسول الله(ص) در روزهایی که فقط 26 سال سن داشت، در عملیات بیت المقدس 2 به فیض شهادت نائل شد. دوم بهمن ماه سالروز تولد دوباره او در کنار سایر همرزمانش و ثبت اسم مقدس «شهید» قبل از نام «علی اصغر برغمدی» است. 28 سال از روز شهادتش میگذرد و یاد حماسههای او زنده تر از همیشه بر تقویم تاریخ نقش میبندد. روایتی کوتاه از زندگی این شهید عملیات بیت المقدس در ادامه میآید:
علی اصغر برغمدی، فرزند عباس و رقیه، در اول فروردین ماه سال 1340 در روستای برغمد از توابع شهرستان سبزوار به دنیا آمد. رقیه برغمدی، مادرش، میگوید:«در چهارمین ماه از بارداری این فرزندم، نذر کردم که اگر پسر باشد نامش را علی اصغر بگذارم و یک دیگ نیز نذر مسجد کردم.» علی اصغر بعد از گذراندن دوران کودکی به مدرسه رفت و همزمان با درس خواندن به مادر در کارخانه و پدر در کار کشاورزی کمک میکرد. او تحصیلاتش را تا مقطع سوم راهنمایی ادامه داد. سپس به خاطر فقر خانواده ترک تحصیل کرد و به کار مشغول شد. علی اصغر مهربان، مؤدب، صبور و مهمان نواز بود و از هیچ کمکی فروگذار نبود. موسی برغمدی، برادرش، بیان میکند: « علی اصغر به همراه پدر در مشهد کار میکرد که یک روز فقیری از او درخواست کمک میکند و او تمام پولهایش را به فقیر میدهد و در برابر پاسخ پدرم که میگوید:"تمام پول را به او دادی، حال خودمان چه کنیم؟" میگوید: "خدا بزرگ است. به روستا میرویم و دوباره کار میکنیم." »
علی اصغر به علت فقر خانواده هشت سال در تهران کارگری کرد. شغلش نقاشی بود. با پیشنهاد خودش در 16 سالگی با دختر همسایهشان ازدواج کرد که حاصل زندگی مشترکشان شش فرزند یعنی دو دختر و چهار پسر است. قبل انقلاب در تمام مراسمهای مذهبی، راهپیماییها و تظاهرات شرکت میکرد و از رفتار مخالفین اسلام که به انقلاب اهانت میکردند عصبانی میشد، خشم خود را فرو میخورد و آنها را نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر میکرد. به زیبایی مداحی میکرد. نماز و عباداتش را به نحو احسن انجام میداد و همیشه به ائمه اطهار(ع) توسل داشت. با قرآن مأنوس بود و در اوقات فراغت به مسجد میرفت. با فرارسیدن ماه محرم به بازار میرفت و برای خودش و برادرش پیراهن مشکی میخرید و در مراسم محرم و صفر شرکت میکرد.
به امام علاقه زیادی داشت. بنابراین عضو سپاه شد و هشت سال در سپاه خدمت کرد. با شروع جنگ تحمیلی از طریق سپاه به جبهه اعزام شد. هدفش از رفتن به جبهه پیروی از فرمان امام و جهاد در راه خدا بود. میگفت: « وقتی دشمن به ما حمله میکند، ما باید دفاع کنیم. زیرا اسلام امروز به خون ما احتیاج دارد». «دفاع از راه خدا و انقلاب، ادامه دادن راه شهدا، نیکی به پدر و مادر، تنها نگذاشتن امام» از توصیههای او بود و میگفت: «اگر میگویید مسلمانید باید در عمل مسلمانی کنید نه در حرف، ما باید شیعه واقعی علی(ع) باشیم و اگر کسی به شما بدی کرد شما به او نیکی کنید تا انسان شود.»
آرزویش از بین رفتن ظلم ظالمان، رفتن به کربلا و شهادت بود. از زمانی که به جبهه رفته بود، روحیهاش قوی شد. گویی دیگر علاقهای به دنیا نداشت. علی اصغر در جبهه مسئول تدارکات گردان بود و سرانجام زمانی که با ماشین به همراه همرزمانش در حال عبور از گردنه بود، در محاصره دشمن قرار گرفت و پس از درگیری در محل ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش به سرش در تاریخ دوم بهمن ماه سال 1366 به درجه رفیع شهادت نائل شد. پیکر پاکش را در روستای برغمد شهرستان سبزوار به خاک سپردند. شهید علی اصغر برغمدی در فرازی از وصیت نامه اش نوشته است: «برای من مراسم نگیرید و خرج آن را به مردم مستمند و مظلوم لبنان بدهید». مادرش میگوید:«بعد از شهادتش، خواب دیدم که علی اصغر در باغی است، باغ باصفا و زیبایی بود. احوال پدرش را پرسید، گفتم: رفته بیابان سر کار، زندگی خوبی داشت».
شهید برغمدی در 60 ماه حضور خود در جبهههای غرب و جنوب غرب کشور در عملیاتهای کربلای پنج، کربلای هشت، بیت المقدس و والفجرهای مقدماتی، یک، چهار، هشت و همچنین عملیات بدر و خیبر حضور داشت. او در زمان شهادت مسئول تدارکات گردان مالک اشتر لشگر 27 حضرت رسول الله (ص) بود و در دوم بهمن ماه سال 1366 و در عملیات بیت المقدس 2 و در محور ماووت به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
گفتنی است، شهرستان سبزوار بیش از ۱۲۰۰ شهید را در ایام دفاع مقدس تقدیم ایران اسلامی کرده است. این آمار بدون احتساب شهدای سایر شهرستان های منطقه سبزوار بزرگ (جوین ، جغتای، خوشاب و ...) است. سبزوار دیار سربداران و پرجمعیت ترین شهر نیمه غربی خراسان است که آمار بیشترین شهید را در بین شهرهای این منطقه دارد. به غیر از سبزوار، شهرستان های دیگری نظیر مشهد و نیشابور در نواحی مرکزی خراسان نیز از آمار شهدای بالایی در منطقه شمال شرق کشور برخوردارند.
کتاب شریف «اللمعة الدمشقیّه»از مشهورترین کتب فقهی شیعه است که به جهت جامعیت این اثر، سال های زیادی است که در حوزه های علمیه و دانشگاه ها تدریس می شود. این کتاب نوشته ی شیخ شمس الدین محمد بن مکّی عاملی معروف به شهید اول است که علمای بزرگی را در کلاس درس خود پرورش داده و در محضر اساتید بزرگی همچون محقق حلی پرورش یافته است. حاکم خراسان (در زمان سربداران قرن هشتم هجری سلطان علی موید سربداری) از شهید اول خواسته بود تا به خراسان (شهر سبزوار پایتخت نهضت سربداران و مرکز خراسان غربی) بیاید و مرجع دینی مردم خراسان باشد،تا مردم سئوالات دینی خود را از او بپرسند. لیکن شهید اول به دلایلی پیشنهاد او را نپذیرفت و به جای آن، کتاب لمعه را نوشت و به خراسان فرستاد تا مردم ازاین کتاب در هنگام بروز سئوالات دینی بهره ببرند. مورخین معتقدند که شهید اول این کتاب را در هفت روز در زندان نوشته است.
ابوعلی حسن طوسی مشهور به خواجه نظام الملک از دهقان زادگان بیهق(سبزوار) بود. از آنجا که دانشاندوزیش در شهر طوس بود طوسی خوانده میشد. وی وزیر زیرک و با درایت دو تن از شاهان سلجوقیان در ایران بود.
خواجه نظام الملک موسس مدارس نظامیه در شهرهای مختلف ایران از جمله هرات، آمل، اصفهان، هرات، نیشابور ، خرگرد خواف و ...بود.
هرچند خواجه نظام الملک مدارس نظامیه را در قرن پنجم هجری درنیشابور و بسیاری دیگر از شهرهای ایران تاسیس کرد، اما شهر زادگاه او سبزوار از یک قرن قبل دارای مدرسه ای به نام فخریه بود که هنوز پس از 1100 سال، این مدرسه پایدار مانده و مورد بهره برداری علمی و آموزشی است.
به اعتبار برخاستن بزرگانی نظیر خواجه نظام الملک از سرزمین تاریخی بیهق، امروز سبزوار مرکز خراسان غربی را به عنوان مهد دانشوران بیدار و خاستگاه دانشمندان و علمای بزرگ ایران زمین می شناسند.